کتاب The Snows of Kilimanjaro یا “برفهای کلیمانجارو” اثر ارنست همینگوی یکی از اون داستانهاییه که با سبک خاص و منحصربهفرد همینگوی، تو دل آدم میره و حسابی ذهن رو درگیر میکنه. این رمان، با روایت جذاب و در عین حال سادهاش، داستان زندگی و مرگ یه نویسنده به نام هری رو دنبال میکنه که در سفری به آفریقا دچار یک حادثه میشه و به خاطر عفونت در حال مرگه.
ماجرا از جایی شروع میشه که هری، در حالی که در دامنههای کلیمانجارو در تانزانیا گرفتار شده، به همراه همسرش هلن منتظره تا یه هواپیما بیاد و نجاتش بده. اما مشکل اینجاست که عفونت پا باعث شده هر لحظه به مرگ نزدیکتر بشه. حالا تو این لحظات حساس و بحرانی، هری شروع میکنه به مرور خاطرات زندگیاش. این مرور خاطرات، پر از حسرتها و پشیمونیهاست؛ پشیمونی از کارهایی که انجام نداده، داستانهایی که ننوشته و فرصتی که برای خلق کردن از دست داده.
هری تو این لحظات آخر عمرش از خودش ناراضیه. حس میکنه که توی زندگیش به اندازه کافی خوب نبوده و نتونسته به آرزوها و اهدافش برسه. همینجاست که روایت داستان پیچیدهتر میشه، چون هری نه فقط از مرگ میترسه، بلکه بیشتر از این میترسه که زندگیش بیثمر و بدون معنا بوده باشه.
یکی از جذابیتهای این داستان اینه که همینگوی با یه سبک خاص و تلخوشیرین، زندگی یه آدم رو تو لحظات پایانیاش به تصویر میکشه. اون با فلشبکهایی که به گذشته هری میزنه، خواننده رو با بخشهای مختلفی از زندگی این شخصیت آشنا میکنه. هری یه نویسنده بوده، اما به دلایلی مختلف مثل راحتطلبی، غرق شدن توی زندگی مرفه و حتی تنبلی، نتونسته از تمام پتانسیل خودش استفاده کنه. اینجا همینگوی داره یه جورایی نقدی به آدمهایی میزنه که از فرصتهاشون تو زندگی استفاده نمیکنن و بعدها با حسرت و پشیمونی به گذشته نگاه میکنن.
یکی دیگه از نکات جالب این رمان کوتاه، فضاسازی قویه. همون اول که داستان شروع میشه، خواننده با طبیعت وحشی و بیرحم آفریقا و قلهی افسانهای کلیمانجارو روبرو میشه. همینگوی با توصیفهای دقیق و زیباش، حس تنهایی و ناامیدی هری رو تو این فضای بکر و سرد به خوبی منتقل میکنه. توی همین صحنههاست که داستان یه لایه فلسفی هم پیدا میکنه؛ انگار کلیمانجارو نمادی از هدفها و آرزوهای دستنیافتنیه که هری تو زندگیش دنبال کرده، اما هیچوقت نتونسته بهشون برسه.
در نهایت، The Snows of Kilimanjaro یه داستان پر از فکر و تامل درباره زندگی، مرگ، پشیمونی و ناتمامیهاست. همینگوی تو این اثر کوتاه ولی عمیق، خیلی از واقعیتهای زندگی رو نشون میده؛ این که اگه تو زندگی از فرصتهات استفاده نکنی، شاید وقتی برسه که فقط با حسرت به گذشته نگاه کنی. اگه اهل داستانهایی هستی که تو رو به فکر فرو ببره و تو لحظات عمرت دوباره تأمل کنی، این رمان کوتاه میتونه یه انتخاب عالی برات باشه.
ویژگی کتاب The Snows of Kilimanjaro
– سبک نوشتاری ساده: نثر همینگوی مختصر و بیپیرایه هست.
– فلشبکهای مداوم: استفاده از بازگشت به گذشته برای بازگویی خاطرات شخصیت اصلی.
– تم پشیمانی و مرگ: بررسی زندگی، فرصتهای از دسترفته، و ترس از مرگ.
– فضاسازی قوی: توصیفهای دقیق از طبیعت بیرحم آفریقا و کوه کلیمانجارو.
– روایت درونی شخصیت اصلی: تمرکز بر تأملات و درگیریهای ذهنی هری تو لحظات پایانی زندگیاش.
-نقد زندگی مدرن: پرداختن به موضوعات همچون راحتطلبی و عدم استفاده از فرصتها.
– جنبههای فلسفی: پرسش از معنای زندگی و دستیابی به اهداف.
– تأثیرات مدرنیسم: استفاده از تکنیکهای روایی غیرخطی و ساختار مدرن.
خرید و قیمت کتاب The Snows of Kilimanjaro با تخفیف در وب سایت هدف نوین
برای خرید کتاب The Snows of Kilimanjaro کافیه تو وب سایت هدف نوین ثبت نام کنی و سفارشت رو ثبت کنی.
دیدگاه ها
هنوز هیچ بررسی وجود ندارد.